.jpg)
- ۰ ۰
- ادامه مطلب
- ۰ نظر
.jpg)






در روزهایی که شایعات درباره خروج دائم پژمان جمشیدی از کشور در فضای مجازی داغ شده، این بازیگر و فوتبالیست سابق در یک فایل صوتی با لحنی آرام اما قاطع تأکید کرده است: «من هر جا باشم، برمیگردم.»
به گزارش خبرآنلاین، انتشار تصاویری از پژمان جمشیدی در کانادا، موجی از گمانهزنیها را درباره تصمیم او برای ماندن در خارج از کشور به راه انداخت. اما او با انتشار پیامی صوتی توضیح داد که تنها برای دیدار خانوادهاش سفر کرده و قصد دارد به زودی به ایران بازگردد.

این روزها بسیاری از طرفدارانش در شبکههای اجتماعی با انتشار پستهایی با هشتگ #پژمان_برمیگردد از او حمایت کردهاند. حتی برخی کاربران آهنگهای احساسی درباره وطن و بازگشت را با تصاویر او منتشر کردهاند که بازتاب گستردهای داشته است.
بهنظر میرسد پژمان جمشیدی با این «آهنگ بازگشت» نهتنها در زندگی واقعی بلکه در دل مخاطبانش نیز دوباره مینوازد؛ او میخواهد ثابت کند عشق به وطن، چیزی فراتر از حاشیههاست.
پژمان جمشیدی در این فایل میگوید:
«من هیچ کشوری غیر از ایران نمیشناسم. حتی اگر هزار شایعه هم بسازند، من وطنم را ترک نمیکنم. من باید برگردم تا بیگناهیام را در همین خاک ثابت کنم.»
او در ادامه به شدت از فضای شایعهسازی گلایه کرده و گفته است: «خستهام از دروغها. فقط از خدا میخواهم حق به حقدار برسد و دست کسانی که بیدلیل قضاوت میکنند رو شود.»
جمشیدی که در سالهای اخیر با بازی در فیلمها و سریالهای محبوبی چون جهان با من برقص و دینامیت محبوبیت زیادی بهدست آورده، همواره از جمله چهرههایی بوده که ارتباط نزدیکی با مردم داشته است. او در گفتوگوهای خود بارها گفته که ایران را مثل خانوادهاش دوست دارد و بازگشتش قطعی است.
گلاب آدینه، هنرمند برجسته تئاتر و سینما، به همراه دخترش نورا هاشمی، با نمایش تحسینشدهی «هم این هم آن» به شهر تبریز میروند. این نمایش که پیشتر در سالن ملک تهران روی صحنه رفته بود، این بار با انرژی و شور تازه، در سالن صیامی تبریز اجرا میشود.
نمایش «هم این هم آن» نوشته و کارگردانی سهند خیرآبادی است و با بازی هنرمندان برجستهای چون گلاب آدینه، نورا هاشمی و مهدی سلطانی بار دیگر مخاطبان را به دنیایی پر از احساس و تفکر دعوت میکند. در این اثر، مفهوم تضادها و توازن در زندگی انسانی با روایتی شاعرانه و آهنگی از عشق، اندیشه و درک متقابل به تصویر کشیده میشود.
در خلاصه داستان آمده است:
«یک سوی پیچیدگیهای تئوریک هنر و سوی دیگر سیلابی از مخاطب؛ جایی میان زنی معصوم و زنی تندخو، میان سختی کلام و سادگی گفتوگو. پیام نمایش ساده اما عمیق است: هم این لازم است و هم آن. در هر تضاد، آهنگی از هماهنگی نهفته است.»

گروه اجرایی این نمایش نیز از چهرههای حرفهای و پرتجربه تئاتر ایران تشکیل شده است؛ از جمله شبیر پرستار، نیما انهاری، شکوفه آزادگان، مهرداد آبجار و بتثابه نعیمائی.
موسیقی پایانی اثر نیز با اجرای آهنگ ماندگار «مرگ قو» اثر عباس مهرپویا، حال و هوای نمایشی را به اوج میرساند و به نوعی، نقطهی عطف احساسی نمایش محسوب میشود.